به نحوی که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم اشغاگر قدس اساساً به تشکیل کشور مستقل فلسطینی اعتقادی ندارد و آویگدور لیبرمن، وزیرخارجه این رژیم اخیراً در اظهار نظری گفته است که اسرائیل حاضر به مذاکره بر سر بیتالمقدس شرقی -که بر اساس قطعنامههای سازمان ملل متحد متعلق به فلسطینیان است، اما در اشغال رژیم صهیونیستی است - نیست.
علی زعیتر معاون فرهنگی دفتر حزبالله لبنان در تهران بر این باور است که ذات رژیم اسرائیل افراطی است و این ارتباطی به این دولت و آن دولت ندارد. او تاکید میکند که جامعه رژیم صهیونیستی و اسرائیلی جامعه نژادپرست، متعصب و تندرو هستند.
معاون فرهنگی دفترحزبالله لبنان در تهران تاکید میکند که روز قدس مانند شعلهای است که هر سال میآید و به غرب، آمریکا و انگلیس هشدار میدهد که شما دارید کاری میکنید که یک گناه بزرگ است. متن کامل مصاحبه با علی زعیتر در پی میآید:
ما اکنون شاهد دولتی در سرزمینهای اشغالی هستیم که دولتی بسیار افراطی است و اقدامات افراطگرایانه انجام میدهد.
- این رژیم به ساخت و ساز شهرکها در کرانه باختری رود اردن ادامه میدهد و به هیچکدام از تعهدات بینالمللی خود از جمله قطعنامههای سازمان ملل متحد پایبند نیست. ریشه این افراطگرایی رژیم صهیونیستی در کجا قرار دارد ؟
شکی نیست که جامعه یهودی، علیالخصوص آنانی که آمدهاند و سرزمین فلسطین را اشغال کردهاند و فلسطینیها را بیرون کردند، نژاد پرستند. طبیعی است که ما وقتی که تاریخ این جمعیت، تشکیلات، اهدافشان، فرهنگشان و اصل ایدههایشان را بررسی میکنیم میبینیم که یک دولت تندرو هم سرکار میآورند تا قدرت را به دست بگیرند. این نکته اول، نکته دوم اینکه مبنای حیات رژیم صهیونیستی امنیت و نظامیگریشان است.
یعنی آنها بدون امنیت و بدون ارتش نمیتوانند زندگی کنند. آنها نتوانستند جایی در محیط خود و محیط عربی پیدا کنند ؛ یعنی الان دولتهای عربی به سراغ صلح و سازش و روابط عادی با رژیم صهیونیستی رفتند، اما مردم این کشورها این موضوع را قبول ندارند. این مردم شاید امروز توان مقابله با دولتهایشان را نداشته باشند، اما حاضر هم نشدند یهودیهای رژیم صهیونیستی را بپذیرند، یهودیانی که از خارج آمدهاند.
بنابر این جنگ 33 روزه آمد و این حس را تقویت کرد. جنگ غزه این حس را تقویت کرد و این حس در دو طرف تقویت شد؛ هم در مردم اعراب که به آنها ثابت کرد با رژیم صهیونیستی نمیتوان زندگی کرد و هم در طرف مقابل این حس را تقویت کرد که اگر ما ضعیف میشویم دیگر باقی نمیمانیم و در آیندهای نزدیک نابود میشویم .
بنابر این مسلم است که آنها حکومتی مانند نتانیاهو را بر سر کار بیاورند و مدیریت این رژیم را به امثال او بسپارند.
- با توجه به اتفاقاتی که در چند ماه اخیر افتاده از جمله به روی کار آمدن بنیامین نتانیاهو در اسرائیل و همراهی بدنه ساکنان سرزمینهای اشغالی با این رژیم و سرپیچی این دولت از تعهدات بینالمللی؛ به نظر میرسد که روند صلح خاورمیانه بیش از هر زمان دیگر با چالش رو به رو باشد. به عقیده شما آینده روند صلح خاورمیانه چگونه خواهد بود؟
مادامی که این رژیم وجود دارد ناپایداری هم وجود دارد. مسئله مربوط به نوع دولتی که در این رژیم حاکم است، نیست. وجود این رژیم عین مشکل است. مادامی که این رژیم هست این مشکلات در منطقه وجود خواهد داشت. حالا من نمیدانم در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد، یعنی بالاخره تاریخ معادلات سیاسی را برهم خواهد زد یا نه؟
از طرف دیگر بیداری مردم کشورهای عربی هم موضوع مهمی است که آنها چه موقع بیدار میشوند و متوجه میشوند که وجود این رژیم و دخالت سلطهگران آمریکا و اسرائیل باعث این عقبماندگی است که ما در آن گرفتار هستیم. این روابط دخالت دارد در پایداری این منطقه. فقط وجود حکومت این رژیم غاصب نیست، وجود یک دولت معین نیست، ساختار این منطقه به نوعی است که ناپایداری به وجود میآورد.
- پس شما معتقدید که هیچ تفاوتی میان این دولت با دولتهای دیگر رژیم اسرائیل نیست؟
بله، حزب کارگر وقتی بر سر کار آمد مشکلات بیشتر هم شد. اوضاع بدتر هم شد.
- از چه نظر؟
از نظر امنیتی؛ چرا که آنها امکانات بیشتری دارند و فکرشان بیشتر کار میکند. ما تفاوت را وقتی میبینیم که استراتژیها عوض میشود. وقتی که رهبر و یا عملکردها عوض میشود. ولی در اسرائیل هر دولتی که روی کار میآید پایبند به اصولی است و ما با همین کارشکنیها و همین رفتارها مواجه هستیم.
بنابراین هیچ تفاوتی میان دولتها دیده نمیشود. فرقشان این است که آنها صد نفر میکشند و آنها پنجاه نفر میکشند و تفاوتی در این زمینه ندارند.
- حماس و جهاد اسلامی همواره معتقد بودند که با اسرائیل نمیتوان به صلح دست یافت. اما فتح راه مذاکره و صلح را انتخاب کرد. سوال من این است که با وجود روی کار آمدن دولتی افراطی در اسرائیل صحنه سیاست داخلی فلسطین تا چه حد تفاوت پیدا کرده و چه تاثیری بر آن داشته است؟
بالاخره این تحولات بهانه خوبی برای حماس و جهاد اسلامی است تا بگویند که این جامعه اسرائیل بود که به سمت افراطگرایی پیش رفت پس ما باید بایستیم و بجنگیم. این یک بهانه است تا مردم را قانع کنند به صحنه بیایند؛ اما اصل قضیه برای کسی که مسائل را دنبال میکند این است که با رفتن حزب کارگر و آمدن حزب لیکود قضیه عوض نمیشود.
رهبران حزب کارگر همانهایی هستند که کشتار دیر یاسین را انجام دادهاند، همانهایی هستند که چهار کشور عربی را به اشغال خود درآوردند، خیلی تفاوتی ندارد. خودشان هستند که به ما القا میکنند که اذهان ما از موضوع اصلی که تصرف سرزمینهای فلسطینی است، منحرف شود.
- سوال من این است که تحولات اخیر در اسرائیل تا چه حد میتواند به تقویت حماس و جهاد اسلامی در صحنه سیاسی فلسطین منجر شود؟
فتح فرق میکند. فتح دیگر تمام شد. فتح هرچه که دارد به آمریکا و اسرائیل داد. دیگر فتحیها چیزی ندارند. میماند حماس و جهاد اسلامی. حماس و جهاد اسلامی به آمدن یک دولت در اسرائیل و رفتن یک دولت دیگر اتکا نمیکنند و به امکانات خودشان متکی هستند.
- به نظر شما فتح در فلسطین دیگر تمام شده است؟
بله. فتح در حال مذاکره با اسرائیل است. آنها راه مذاکره را انتخاب کردند و دیگر سلاح و مقاومت را رها کردهاند.
- در بعد سیاسی چقدر میتواند تاثیرگذار باشد؟
آنها اعتقاد دارند که میتوانند از بعد سیاسی مشکلات فلسطین را حل کنند. به همین خاطر رفتند و اساسنامه سازمان فتح را عوض کردند به نحوی که فقط کار سیاسی انجام دهند. اما تجربه نشان داده است که کار سیاسی به تنهایی به نتیجه نمیرسد، به خصوص با رژیم صهیونیستی.
- به عنوان سوال آخر میخواستم در مورد روز قدس از شما بپرسم و اهمیت آن در جهان اسلام و میزان تاثیرگذاری آن.
روز قدس واقعا از ابتکارات حضرت امام رضوان الله تعالی علیه بود و میشود گفت که یک ابتکار بینظیر بود. ایشان توانست با این روز قضیه فلسطین را حفظ کند و در ذهن مردم عرب، مردم جهان اسلام و مردم جهان زنده نگه دارد.
شما میبینید که یک روز بینالمللی برای فلسطین وجود ندارد. روز قدس مانند شعلهای است که هر سال میآید و به غرب، آمریکا و انگلیس هشدار میدهد که شما دارید کاری میکنید که یک گناه بزرگ است.
همشهری جمعه